شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
قاسم در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۷ در فضای سرسبز و معنوی روستای تمشولی بخشِ آباده طشک، از توابع نیریز میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود. در آغوش پر صفای مادر و با همراهی پدری مهربان زندگی را آغاز کرد و در سن ششسالگی وارد دبستان جهاد روستای تمشولی شد. تحصیلات ابتدایی را با جدیت به پایان برد و برای ادامه تحصیل در مدرسه کوشکک ثبتنام کرد. پس از اتمام سال دوم راهنمایی، بروز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
قاسم در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۷ در فضای سرسبز و معنوی روستای تمشولی بخشِ آباده طشک، از توابع نیریز میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود. در آغوش پر صفای مادر و با همراهی پدری مهربان زندگی را آغاز کرد و در سن ششسالگی وارد دبستان جهاد روستای تمشولی شد. تحصیلات ابتدایی را با جدیت به پایان برد و برای ادامه تحصیل در مدرسه کوشکک ثبتنام کرد. پس از اتمام سال دوم راهنمایی، بروز...
زندگینامه آزاده و جانباز جواد جهانی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
جواد جهانی فرزند فضل الله، در سال 1346 در خانوادهای متدین، مذهبی و اصیل در شهرستان نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی ( ششم بهمن سابق ) به پایان رسانید. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح و دوره متوسطه را تا سال سوم در مدرسه شهید بهشتی و سال چهارم را پس از آزادی از اسارت در مدرسه ایثارگران شهید سرافراز پشت سر گذاشت. در ادامه تحصیل به دانشگاه پیام نور سیرجان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
جواد جهانی فرزند فضل الله، در سال 1346 در خانوادهای متدین، مذهبی و اصیل در شهرستان نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی ( ششم بهمن سابق ) به پایان رسانید. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح و دوره متوسطه را تا سال سوم در مدرسه شهید بهشتی و سال چهارم را پس از آزادی از اسارت در مدرسه ایثارگران شهید سرافراز پشت سر گذاشت. در ادامه تحصیل به دانشگاه پیام نور سیرجان...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا پارسا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! بارالها! معبودا! معشوقا! مولایم، من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشمهایم را، دشمن در اوج دردش، از حلقه در بستان درآورد و دستهایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را در خونینشهر از بدن جدا سازد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند و سرم را در شلمچه از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگرچه چشمها، دستها، پاها، قلب، سینه و سرم را از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! بارالها! معبودا! معشوقا! مولایم، من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشمهایم را، دشمن در اوج دردش، از حلقه در بستان درآورد و دستهایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را در خونینشهر از بدن جدا سازد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند و سرم را در شلمچه از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگرچه چشمها، دستها، پاها، قلب، سینه و سرم را از...
زندگینامه آزاده مرحوم محمود پورقاسم
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
مرحوم محمود پورقاسم در روستای مشکان، در دامن خانوادهای مذهبی و مستضعف و رنج کشیده دیده به جهان گشود. از بدو تولد تا مقطع دوم راهنمایی در همین روستا به ادامه تحصیل پرداخت. پس از آن به علت مشکلات عدیدهای همچون فقر مادی مجبور به ترک تحصیل شد. برای کمک به امرار معاش خانواده، به عنوان کمک راننده در کنار برادر بزرگ خود مشغول شد. در سال 1363 به خدمت مقدس سربازی اعزام و به عنوان سرباز ارتش...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
مرحوم محمود پورقاسم در روستای مشکان، در دامن خانوادهای مذهبی و مستضعف و رنج کشیده دیده به جهان گشود. از بدو تولد تا مقطع دوم راهنمایی در همین روستا به ادامه تحصیل پرداخت. پس از آن به علت مشکلات عدیدهای همچون فقر مادی مجبور به ترک تحصیل شد. برای کمک به امرار معاش خانواده، به عنوان کمک راننده در کنار برادر بزرگ خود مشغول شد. در سال 1363 به خدمت مقدس سربازی اعزام و به عنوان سرباز ارتش...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید غلامحسین عنبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامحسین عنبری »
غلامحسین 1347/1/4 در روستای مشکان نیریز چون شمیم گلهای بهاری فضای خانه را معطر ساخت و لبخند شادی را به لبهای مادر نشاند. از همان کودکی به کار و فعالیت در کنار پدرش مشغول شد و آداب زندگی را فراگرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت گذراندن خدمت سربازی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در تاریخ 1365/1/23 به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. غلامحسین، انسانی مهربان، دلسوز و متواضع بود و در کنار کارهای روزانه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامحسین عنبری »
غلامحسین 1347/1/4 در روستای مشکان نیریز چون شمیم گلهای بهاری فضای خانه را معطر ساخت و لبخند شادی را به لبهای مادر نشاند. از همان کودکی به کار و فعالیت در کنار پدرش مشغول شد و آداب زندگی را فراگرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت گذراندن خدمت سربازی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در تاریخ 1365/1/23 به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. غلامحسین، انسانی مهربان، دلسوز و متواضع بود و در کنار کارهای روزانه...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامعباس زارع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
دریکی از روزهای زیبای خداوند، در شهرآبادان، سال ۱۳۴۵ در میان خانوادهای مسلمان و متدین چهره کودکی دلنشین فضای خانه را نورانی کرد. نام او را «غلام عباس» نامیدند تا با اقتدا به سپه دار کربلا در آیندهای نهچندان دور برای دفاع از راه حسین (ع) بیمهابا از تن و جان بگذرد. غلام عباس دوره ابتدایی و راهنمایی را در آبادان پشت سر گذاشت و سپس ترک تحصیلکرده و مشغول کار شد. در کنار کار و مشغلههای روزمره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
دریکی از روزهای زیبای خداوند، در شهرآبادان، سال ۱۳۴۵ در میان خانوادهای مسلمان و متدین چهره کودکی دلنشین فضای خانه را نورانی کرد. نام او را «غلام عباس» نامیدند تا با اقتدا به سپه دار کربلا در آیندهای نهچندان دور برای دفاع از راه حسین (ع) بیمهابا از تن و جان بگذرد. غلام عباس دوره ابتدایی و راهنمایی را در آبادان پشت سر گذاشت و سپس ترک تحصیلکرده و مشغول کار شد. در کنار کار و مشغلههای روزمره...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سعید مهدی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دستهای بخشنده آسمان، زمین را با بارش بارانهای بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانوادهای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دستهای پرمهر مادر بر سر سعید نمیگذشت که آن دستها با مرگ مادر سرد شدند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دستهای بخشنده آسمان، زمین را با بارش بارانهای بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانوادهای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دستهای پرمهر مادر بر سر سعید نمیگذشت که آن دستها با مرگ مادر سرد شدند...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید موسی علیپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید موسی علیپور »
با طلوع خورشید نهضت اسلامی در سال 1342، آفتاب زندگی موسی نیز در روستای شکرویه، نورافشانی نمود. بذر شادمانی و شکوفههای لبخند را با خود به همراه آورد و محیط خانه را پر از طراوت کرد. پدر، نام موسی را به امید اینکه فرزندش روزی همچو موسی(ع) عصای مبارزه به دست گیرد و علیه ستمگران بتازد، برای فرزندنش انتخاب کرد. مادر، موسی را که تنها فرزند و امید زندگیاش بود به زیر پروبال گرفت و با عطوفت و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید موسی علیپور »
با طلوع خورشید نهضت اسلامی در سال 1342، آفتاب زندگی موسی نیز در روستای شکرویه، نورافشانی نمود. بذر شادمانی و شکوفههای لبخند را با خود به همراه آورد و محیط خانه را پر از طراوت کرد. پدر، نام موسی را به امید اینکه فرزندش روزی همچو موسی(ع) عصای مبارزه به دست گیرد و علیه ستمگران بتازد، برای فرزندنش انتخاب کرد. مادر، موسی را که تنها فرزند و امید زندگیاش بود به زیر پروبال گرفت و با عطوفت و...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید احمد رضایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمد رضايي »
بسم الله الرحمن الرحیم به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا، با عرض سلام خدمت حضرت ولیعصر(عج) و نایب بر حقش، حضرت امام خمینی. با سلام خدمت همه مردم بزرگوار ایران اسلامی و با آرزوی پیروزی رزمندگان در جبهههای [نبرد] حق علیه باطل. اینجانب احمد رضائی، فرزند حسنعلی، برای اهداف مقدس خویش راهی جبههها میشوم که شاید به ندای امام عزیزمان، این حسین زمان لبیک گفته باشم و دین خود را به اسلام، امام عزیز و امت سلحشور و شهیدپرور...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمد رضايي »
بسم الله الرحمن الرحیم به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا، با عرض سلام خدمت حضرت ولیعصر(عج) و نایب بر حقش، حضرت امام خمینی. با سلام خدمت همه مردم بزرگوار ایران اسلامی و با آرزوی پیروزی رزمندگان در جبهههای [نبرد] حق علیه باطل. اینجانب احمد رضائی، فرزند حسنعلی، برای اهداف مقدس خویش راهی جبههها میشوم که شاید به ندای امام عزیزمان، این حسین زمان لبیک گفته باشم و دین خود را به اسلام، امام عزیز و امت سلحشور و شهیدپرور...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین دمیری »
آفتاب1345/4/1 طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاهسرخ نیریز، میان خانوادهای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کمکم در بین کودکان سری از سرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین دمیری »
آفتاب1345/4/1 طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاهسرخ نیریز، میان خانوادهای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کمکم در بین کودکان سری از سرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر...